آترین آترین ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه سن داره

آترین فرشته کوچک من

سالگرد ازدواج مامان و بابا

سلام آترین نفس   چند روز پیش سالگرد ازدواج منو بابات بود. 4 سال پیش همین موقع ها بود که منو و بابات با هم ازدواج کردیم. اون موقع ها من تو یه حال و هوای دیگه ای بودم. نمی دونم روزی که نوشته های منو بخونی چه نظری خواهی اشت در مورد من و گذشته من، اما مهم اینکه من الان دیگه پشیمون نیستم از آرزوهایی که ازشون گذشتم، یا حداقل فکر می کنم که پشیمون نیستم. من از زندگی که با پدرت دارم راضیم. خدایی برای منو تو هر کاری می کنه و هیچ وقتم مانعی سر راه من نبوده و مانعی سر راهم نیاورده. نمی دونم زندگی در آینده چیا رو برای ما رقم خواهد زد، فقط یه چیزی رو می دونم اونم اینکه نمی ذارم تو فدای آرزوهات بشی، هر کاری می کنم تا به آرزو های زیبات ب...
10 شهريور 1392

وقتی آترین کوچولو مریض می شه

سلام دلبند من گل زیبای من، بهشت من، رنگین کمون هزار رنگ من، الان که برات می نویسم تو مثل روزای قبل سرحال نیستی، خنده ی روی لبای قشنگت کمرنگ شده، خسته و بی حوصله ای، بی قرارو بی خواب. آترین زیبای من سرما خورده و خیلی بی تابی می کنه. کاش می دونستی هر گریه تو چقدر دل منو بدرد میاره، کاش می دونستی که با هر اشکت هزاران بار دعا می کنم که هر وقت توی تمام زندگیت دردی خواست به سراغ تن زیبای تو بیاد، من سپر بلای تو باشم. کاش بدونی که نهایت خوشحالی من، تماشای این حس در درون توست و کاش بدونی که چقدر و چقدر دوستت دارم، وای چه احساس قشنگیه این احساس مادری و من از تو ممنونم آترین زیبای من که این احساس با اومدن تو به من هدیه داده شد. راستی تو دیروز9...
2 شهريور 1392